تعریف برخی از واژگان حقوقی

13خرداد1403
0 نظر

تعریف واژگان حقوقی در زمینه املاک صنعتی

واژگان حقوقی نقش بسیار مهمی در جامعه دارند. آن‌ها تعریف و محدوده ی حقوق و تعهدات افراد را مشخص می‌کنند و به افراد کمک می‌کنند تا حقوق و وظایف خود را درک کنند. همچنین ، استفاده صحیح از این واژگان ضروری است تا درک مناسبی از قوانین یک کشور داشته باشیم .

تعریف معامله در قانون

معامله به توافق قانونی بین دو یا چند طرف اشاره دارد که در آن حقوق و تعهدات قانونی مورد نظر را تعیین می‌کنند. در واقع معامله به صورت اخص به معنای عقود و ایقاعات است یعنی هر امر اعتباری که وجودش در خارج بر قصد و رضایت و انشا متوقف باشد چه انشای دو جانبه ( عقد ) و چه یکجانبه ( ایقاع )

 

تعریف عقد( قرارداد)

در لغت معنی گره زدن و بستن است و در معنای حقوقی هم بستن قراردادی گره زدن دو اراده به هم است.عقد در امور مالی معامله نامیده می شود و نیاز به دو اراده به هم است . چنانچه فروشنده و خریدار با هم مبایعه نامه ای بنویسند یعنی عقدی بستند .

نوشتن و تنظیم قرارداد دغدغه افراد زیادی می باشد که می خواهند با طرف مقابل معامله کنند. اما شناخت درستی نسبت به آن ندارند. قرارداد معادل عقد در قانون مدنی می باشد، پس در واقع قرارداد بستن معادل انعقاد عقد می باشد،که یکی از اعمال حقوقی اشخاص است که همواره حتی ناخواسته با آن روبه رو می شوند.

عقد قرارداد به معنای انجام یک توافق حقوقی بین دو طرف است که شامل پذیرش پیشنهاد یا طرح نامه از سوی هر دو طرف متعاقب و تأیید شروط و جزئیات قرارداد مورد بحث می‌شود.

ماده 183 قانون مدنی در تعریف عقد بیان می دارد عقد عبارتی است از اینکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نمایند و مورد قبول باشد .

به تعریف مذکور ( ماده 183 ق.م ) ایراداتی وارد می باشد از جمله اینکه بهتر بود به جای واژه نفر از واژه شخص استفاده می شد که اعم از شخص حقیقی و شخص حقوقی می باشد چرا که امروزه در بسیاری از عقود به ویژه قراردادهای املاک دارای کاربری صنعتی یک طرف یا دوطرف قرارداد شرکتهای تجاری می باشد همچنین دکتر ناصر کاتوزیان در کتاب قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی بیان می نماید : ممکن است یک تن به نمایندگی از دوطرف یا خود معامله نماید و نماینده دونفع متقابل می باشد .

تعریف ایقاع

ایقاع، عمل حقوقی است که با اراده یک فرد، انجام می شود. ایقاعات رضایی و تشریفاتی، از اقسام این عمل حقوقی می باشند. برای ایجاد ایقاع ، وجود شرایطی، مانند قصد و رضا، اهلیت اعمال کننده اراده، الزامی است. از تفاوت عقد و ایقاع ، می توان به این موضوع اشاره کرد، که عقد برای ایجاد، به دو اراده و ایقاع به یک اراده، نیاز دارد.

 

همانطور که گفتیم ایقاعات، بر حسب معیارهای مختلف به اقسامی تقسیم می شوند.
  • ایقاعات رضایی: به ایقاعی گفته می شود که صرفا با اعمال اراده و با بیان قصد به هر شکلی، مانند اعمال اراده به صورت کتبی و شفاهی و بدون نیاز به تشریفات خاصی، انجام می شود مانند فسخ

 

  • ایقاعات تشریفاتی: به ایقاعی گفته می شود که علاوه بر بیان قصد، برای آن که اثر آن، تحقق پیدا کند، نیازمند رعایت تشریفات خاصی نیز می باشد. مانند طلاق

 

در تقسیم دیگری از ایقاعات، بر حسب اثری که ایجاد می کند، شامل دو نوع ایقاع یک طرفه و ایقاع دو طرفه می باشد. البته، در هر دو این ایقاعات، برای شکل گیری، فقط وجود یک اراده لازم و کافی است، اما اینکه ایقاع ایجاد شده، سبب شده که حقوق چند نفر تحت تاثیر قرار بگیرد، به دو نوع تقسیم می شود که شامل موارد ذیل می باشد:

  • ایقاع یک طرفه: در ایقاع یک طرفه، اثر ایقاع تنها برای اعمال‌ کننده ایقاع (صاحب اراده) ایجاد می گردد. به عنوان مثال، در اعراض، صاحب اراده با اعمال ایقاع ، تنها حق مالکیت را از خود سلب می کند و این عمل او بر حقوق شخص دیگری، اثر گذار نیست.

 

  • ایقاع دو طرفه: در ایقاع دو طرفه، ایقاع، هم بر اعمال کننده ایقاع (صاحب اراده) و هم برای طرف ایقاع ، اثرگذار می‌ باشد. به عنوان مثال، در طلاق که یک ایقاع تشریفاتی است. مرد با اعمال حق طلاق، علاوه بر آن که حقوق خود را تحت تاثیر قرار می دهد، بر حقوق زن، نیز اثر می گذارد و با ایجاد این ایقاع، علقه زوجیت میان آنها از بین می رود.

 

اقسام عقود

عقد یک عمل حقوقی است که از توافق اراده‌ی دو یا چند نفر ناشی می‌شود. اثر عقد ایجاد تعهد برگردن یکی به‌نفع دیگری است. البته موضوع عقد همیشه ایجاد تعهد نیست، بلکه ممکن است انتقال تعهد یا سقوط تعهد باشد. انتقال تعهد مانند زمانی که بدهکار با موافقت بستانکار بدهی خود را به شخص دیگری منتقل نماید و سقوط تعهد مانند زمانی که موجر و مستأجر با رضایت متقابل، بر زوال تعهد سابق توافق کنند. عقد شامل اقسامی می‌باشد.

 

  • عقود لازم: عقودی هستند که هیچ‌یک از طرفین حق فسخ آن‌ها را ندارند، مگر در موارد معین شده در قانون. به عنوان مثال، عقد بیع (خرید و فروش) معمولاً عقدی لازم است.
  • عقود جایز: عقودی هستند که هر یک از طرفین می‌تواند هر زمان که بخواهد، آن را فسخ کند. عقد وکالت نمونه‌ای از عقود جایز است.
  • عقود خیاری: عقودی هستند که برای یکی از طرفین یا هر دو طرف، حق فسخ در نظر گرفته شده است. این حق فسخ ممکن است به دلیل وجود عیبی در کالا، اشتباه در معامله و یا دلایل دیگر باشد.

 

 عقد معوض و غیر معوض

عقد معوض: قراردادی است که به موجب آن یکی از طرفین، مالی به طرف دیگر می‌دهد و در ازای آن مالی دریافت می‌کند. مانند عقد بیع و اجاره

عقد غیر معوض:  قراردادی است که به موجب آن یکی از طرفین مالی به طرف دیگر می‌دهد، بی‌آنکه چیزی در مقابل دریافت دارد. مانند عقد هبه و عاریه قراردادهای غیر معوض با توجه به شخصیت طرف معامله منعقد می‌شوند و به عبارت دیگر شخصیت طرف در آنها علت عمده‌ی عقد است. مثلاً انسان مال خود را به هرکس نمی‌بخشد بلکه به شخصی که به او علاقه دارد هبه می‌کند. ولی در قراردادهای معوض شخصیت طرف معامله مورد نظر نیست و اشتباه در شخص تأثیری در قرارداد ندارد.

عقد منجز و عقد معلق

ماده 189 قانون مدنی عقد منجز را چنین بیان نموده است : عقدی است که به محض انعقاد قطعی است و دو طرف باید به آن عمل کنند . در واقع حالت عادی و رایج در بستن قرارداد هم همین است که به محض منعقد شدن عقد دو طرف ملزم باشند آنچه را که درباره آن توافق کرده اند را انجام بدهند . عقد معلق عقدی است که به وقوع امری احتمالی وابسته باشد تا بواسطه آن به حالت تعلیق درآید برای صحت عقد معلق لازم است طرفین به صراحت اراده خود را بیان نمایند و قرارداد به طور قطعی شکل بگیرد .

عقد معین و عقد غیر معین

عقد معین به عقدی گفته می شود که قانون برای آن نام مشخصی در نظر گرفته باشد. زیرا این نوع از عقود در جامعه بیشتر کاربرد دارند، به همین جهت قانون گذار برای آن ها نام مشخصی گذاشته و قواعد و مقرراتی که به آنها مرتبط است را ذکر کرده است تا مانع از ایجاد اختلاف در آنها شود.

عقودی از قبیل عقد بیع، عقد معاوضه، عقد اجاره، عقد قرض، عقد صلح ، عقد جعاله ، عقد هبه ، عقد عاریه و … همگی در دسته عقود معین قرار دارند و شرایط و ضوابطشان به نحو تفصیل در قانون قید شده است.

عقد غیر معین : تنها شرط محدود کننده آنها عدم مخالفت با نظم عمومی و قانون است یعنی همین که مخالف نظم عمومی و قانون نباشند صحیح هستند و نا معین نامیده می شوند.

قراردادهایی در قانون وجود دارد که عنوان و مقررات خاصی در قانون ندارند، به این نوع از عقود، عقد نامعین گفته می شود. ماده 10 قانون مدنی بیان می دارد، قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده و در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است .

در این مقاله، به بررسی برخی از واژگان مهم حقوقی در زمینه معامله پرداختیم املاک فتح با داشتن مشاوران و وکلای حقوقی مجرب آماده هرگونه مشاوره به شما عزیزان می باشد با این امید که با مرور موارد و قواعد حقوقی قدم کوچکی در شناخت بهتر قوانین برداشته شود .

 

پیام بگذارید