انواع عقود معین در قانون مدنی

2مرداد1403
0 نظر
انواع عقود معین در قانون مدنی

    همانطور که از نام “عقود معین” پیداست، این دسته از قراردادها، در قانون مدنی دارای عناوین مشخص و معینی هستند. این بدان معناست که قانون‌گذار، برای هر یک از این عقود، قالب و ساختاری خاص در نظر گرفته و قواعد و مقررات ویژه‌ای برای انعقاد و اجرای آن‌ها تعیین کرده است. بنابراین، طرفین در هنگام انعقاد این عقود، نه تنها باید به قواعد عمومی صحت معاملات توجه داشته باشند، بلکه ملزم به رعایت دقیق شرایط و ضوابط خاص آن عقد معین نیز هستند.

در این نوع قراردادها، برخلاف عقود نامعین که انعطاف‌پذیری بیشتری دارند، طرفین قبل از انجام معامله، با شرایط دقیق و مشخصی روبرو هستند که از پیش توسط قانون تعیین شده است. این ویژگی، موجب شفافیت و اطمینان بیشتر در معاملات می‌شود و از بروز اختلافات و ابهامات احتمالی جلوگیری می‌کند.

از آنجا که عقود معین به دلیل کاربرد فراوان و رواج گسترده در جامعه، بخش مهمی از معاملات روزمره را تشکیل می‌دهند، قانون مدنی به صراحت به معرفی و تعیین شرایط آن‌ها پرداخته است. این امر، دسترسی آسان و آگاهی عمومی نسبت به این نوع قراردادها را تسهیل می‌کند و به افراد کمک می‌کند تا با اطمینان بیشتری به انجام معاملات بپردازند.

در این مقاله به شما انواع عقود معین را توضیح می دهیم. همچنین شما می توانید برای اطلاعات بیشتر برای معاملات تعریف برخی از واژگان حقوقی را نیز بخوانید.

 

عقد بیع

یکی از عقود معین و لازم در فقه و حقوق ایران است که به موجب آن مالکیت عین به عوض معلوم به شخص یا اشخاص ثالث منتقل می گردد به عبارت ساده تر بیع قراردادی است که طی آن یک کالا یا دارایی در مقابل پرداخت مبلغی مشخص از سوی خریدار به مالکیت وی در می آید .

 

عقد حواله

حواله عقدی است که با انعقاد آن شخصی که مدیون است طلبی را که بر ذمه خودش است به ذمه ثالثی منتثل می کند و در واقع ثالث را با طلبکار طرف می کند بنا به تعریف قانون مدنی حواله عقدی است که به وجب آن طلب شخصی از ذمه مدیون به ذمه شخص ثالثی منتقل می گردد مدیون را محیل طلبکار را محتال و شخص ثالث را ممحال علیه می گویند

 

عقد مضاربه

به موجب ماده 546 قانون مدنی مضاربه عقدی است که به موجب آن احد از طرفین سرمایه می دهد با این قید که طرف دیگر با آن تجارت کرده و در سود آن شریک باشند ؛ صاحب سرمایه را مالک و عامل مضارب نامیده می شود به بیان ساده  یعنی یک قراردادی که شخصی پولی را به یک شخص دیگر بدهد تا با آن پول تجارت کند و سود را به شرکت ببخشد.

 

عقد وکالت

بنابر تعریف  ماده 656 قانون مدنی عقد وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود می نماید طرفی که وکالت می دهد موکل یا اصیل می نامند و طرفی که وکالت به او داده می شود و آن را می پذیرد وکیل است که نماینده موکل به حساب می آید .  یعنی یک قراردادی که یک فرد از فرد دیگری خواستار برای انجام کاری می‌شود. به این ترتیب، فرد اول به فرد دوم اجازه داده که به نام آن، کاری را انجام دهد.

 

عقد کفالت

عقدی است که طی آن شخصی متعهد می شود که هر وقت طلبکار بدهکار را مطالبه نماید تحویل او بدهد به شخصی که اینطور متعهد می شود کفیل می گویند .  یعنی یک قراردادی که یک فرد برای کمک به فرد دیگری از طریق تعهد این که شخص ثالث را ارائه می‌دهد. در اینجا، فردی که تعهد می‌کند کفیل، فرد دیگر مکفول و شخص ثالث مکفول‌ له نامیده می‌شود

 

عقد معاوضه

معاوضه عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین مالی می دهد به عوض مال دیگر که از طرف دیگر اخذ می کند بدون ملاحظه اینکه یکی از عوضین مبیع و دیگری ثمن باشد عقد معاوضه همان چیزی است که شما در جمله قبل توضیح دادید. یعنی یک تعویض است که به صورتی انجام می‌شود که در آن مبیع و ثمن به صورت یکسان در نظر گرفته می‌شوند، یعنی یک مبادله یا تبادل مساوی بین مالی که فرد اول ارائه می‌دهد و مال دیگری که فرد دوم اخذ می‌کند.

 

عقد ودیعه

به زبان ساده، عقد ودیعه یعنی اینکه یک فرد چیزی را به یک فرد دیگر بدهد تا آن را بدون پول نگهداری نماید . در اینجا، فردی که چیزی را می‌دهد ودیعه‌ گذار، فرد دیگری که آن را می‌گیرد ودیعه‌ گیر که به آن امین هم گفته می شود .

 

عقد ضمان

بر عهده گرفتن مالی است که بر ذمه دیگری است  ،متعهد را ضامن و صاحب مال را مضمون له و مدیون اصلی را مضمون عنه می گویند .

عقد ضمان: تضمینی برای تعهدات

عقد ضمان یکی از عقود مهم در حقوق مدنی است که به موجب آن، شخص ثالثی (ضامن) تعهد می‌کند که اگر شخص اصلی (مدیون) به تعهد خود عمل نکند، او به جای مدیون به تعهد عمل کند. به عبارت ساده‌تر، ضامن مانند یک ضامن یا گروگان برای پرداخت بدهی دیگری قرار می‌گیرد.

عناصر تشکیل‌دهنده عقد ضمان

برای تشکیل یک عقد ضمان معتبر، به عناصر زیر نیاز است:

  • طرفین عقد:
  1. ضامن: شخصی که تعهد به پرداخت بدهی دیگری را می‌پذیرد.
  2. مدیون: شخصی که اصلی‌ترین بدهکار است.
  3. دائن: شخصی که طلبکار است و حق مطالبه از مدیون یا ضامن را دارد.

 

  • موضوع عقد: تعهد مشخصی که ضامن برای انجام آن ضمانت می‌کند. این تعهد می‌تواند پرداخت مبلغی، انجام کاری خاص یا هر تعهد دیگری باشد که به صورت قانونی قابل مطالبه باشد.
  • رضای طرفین: همه طرفین عقد باید با آگاهی کامل و به طور آزاد به عقد ضمان رضایت دهند.

عقد رهن 

یک قراردادی که یک شخص برای وثیقه مالی به دیگری اهدا می‌کند. رهن دهنده راهن و فرد دیگر را مرتهن نامیده می‌شود و مال وثیقه رهن است.

 

عقد اجاره

بر اساس ماده 466 قانون مدنی اجاره عقدی است به موجب آن مستاجر مالک منافع عین مستاجره می شود اجاره دهنده را موجر و اجاره کننده را مستاجر  و مورد اجاره را عین مستاجره می گویند .

 

عقد مساقات

قراردادی میان صاحب درختان با عامل است که متعهد می گردد مراقبت و رسیدگی از جمله آبیاری نسبت به درختان یا باغ داشته باشد و در نهایت محصول بدست آمده به نسبتی که قبلا مقرر شده میان هردو تقسیم شود .

                                                   

 عقد جعاله

عقدی است که طی آن شخصی در برابر دریافت اجرت یا پاداشی التزام به انجام کاری می یابد در واقع  یک قراردادی که برای انجام کاری مشخص، یک فرد به دیگری پول معلومی در مقابل کار بدون محدودیت زمان پرداخت می‌کند. جعاله دهنده را جاعل  و جعاله گیرنده را عامل  گویند.

 

عقد شرکت 

بر اساس ماده ۵۷۱، اجتماع حقوق مالکین متعدد در شئ واحد به نحو اشاعه را عقد شرکت می‌گویند.

عقد عاریه

به عقدی گفته می شود که به موجب آن یک طرف به طرف دیگر اجازه می دهد که در زمانی معین از عین مال او به رایگان استفاده نماید عاریه دهنده را معیر و عاریه گیرنده را مستعیر می گویند.

 

عقد مزارعه

به موجب ماده 518 عقد مزارعه، قانون عقدی است که به موجب آن احد طرفین زمینی را برای مدت معینی به طرف دیگر میدهد که آن را زراعت کرده و حاصل را تقسیم کند.

 

عقد قرض

بر اساس ماده ۶۴۸ قانون مدنی، عقد قرض، عقدی است که به موجب آن احد طرفین مقدار معینی از مال خود را به طرف دیگر تملیک می کند که طرف مزبور مثل آن را از حیث مقدار و جنس و وصف رد نماید. و در صورت رد تَعَذر رد مثل قیمت یوم الرَد را بدهد.

 

عقد حواله

به موجب ماده ۷۲۴ قانون مدنی، عقدی است که به موجب آن طلب شخصی از ذمه مدیون به ذمه شخص ثالث منتقل میگردد. مدیون را محیل، طلبکار را محتال ، شخص ثالث را محال علیه می‌گویند.

عقد هِبه

طبق ماده ۷۹۵ قانون مدنی، هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجانا به کس دیگری تملیک میکند. تملیک کننده را واهب، طرف دیگر را متهب مالی را که مورد هبه است، عین موهوبه می‌گویند.

ما در املاک صنعتی فتح آماده هرگونه مشاوره حقوقی و ملکی به شما عزیزان می باشیم.

 

پیام بگذارید